دلツ

دلツ

اینجا زمین است رسم آدم هایش عجیب است!
اینجا گم که مى شوى
به جاى اینکه دنبالت بگردند فراموشت مى کنند.
:)

لوگوي وبلاگ دل

مامان بزرگم یه همسایه دیوار به دیوار داره که 10 سال بود بچه دار نمیشدن بعد 10 سال سه قلو شد بچه هاشون یه دختر دو تا پسر ... زنه وقتی خسته میشه ناله میکنه انگار نه انگار که برا داشتن یکیشون چقدر به خدا التماس میکرد ... اون روز که نشسته بودم حیاط خونه مامان بزرگ بچه ها داشتن بازی میکردن قرار شد اول خاله بازی کنن بعدش پلیس بازی اونم به شرطی خاله بازی میکنن که دختره بشه دزد، پسرا بشن پلیس ...وقتی داشتن خاله بازی میکردن پسرا حوصلشو سر میرفت و دختره خونشونو  میکرد تو شیشه  که باید درست نقشاتونو بازی کنین و وگرنه پلیس بازی نمیکنیم و یکی از پسرام که شده بود خواهر دختره و یکیشونم بچه خواهرش نمی تونستن درس نقشاشونو بازی کنن و دیگه داشت اشک پسرا در میومد که مادرشون پادر میانی کرد خیلی دلم میخواست به دختره بگم سخت نگیر دختر جان بعد چند سال زندگی نقش های رنگا رنگی میده بهتون که خیلی بهتر از نقش خودتون بازی میکنین و حتی نقش خودتونم یادتون میره ... بس تا میتونین نقش خودتونو بازی کنین که بعد ها دلتون برا این روزا تنگ میشه

+ به نظرم بچه ها باید از بچگی بازی شطرنج و با پازل یاد بگیرن که بعدا تو شطرنج زندگی کیش و مات نشن و هر جای زندگیم به هم ریخت بتونن درست بچیننش
+ چقدر جالبه وقتی فهمیدم پروفایل میشه هویت آدما :)
  • asra ツ..

نظرات  (۲۳)

  • زینـب خــآنم
  • خیلی خوشحالم ک بچگیمو واقعا بچگی کردم ، تا تونستم بازی کردم ُ حسرت بازی کردن ب دلم نــموند
    و همش دلم میسوزه ب حال بچه های این دوره زمونه با آیپد ُ تبلت !!!
    چی میفهمن اینا از دوران بچگی ؟!
    تهشم هیچی نـمیشن ×
    گویم که:
    یه لیوان آب خنک بخور جوش نیار:|
    الان من شطرنج بلد نیستم که :|
    شطرنج زندگیو چیکارش کنم پس؟ :|
    ولی میدونم سرباز یکی میره جلو -_-
    +چیش جالبه؟ :| پاییون قرمز؟ :|
    هویت اجباری :|
    اسیرشدیم بخدا :|
    گویم که:
    تو از اینایی که شطرنج بلد نیس ولی میاد وسط میزنه بازی دو نفرو خراب میکنه و اشکشونو در میاره :|
    هیچی بشین ادای آدمای بلدو در بیار چون مردم حواسشون اینقده پرته که متوجه نشن بلد نیستی :|
    والا اونی که اسیر شده منم... خدایا نجاتم بده پلیز:(((((
  • محسن رحمانی
  • هان؟
    گویم که:
    هیچی:|
  • دچــ ــــار
  • دیشب داشتم جودی ابوت نگاه می کردم:) احساس کردم یکم شبیه شما ست :))
    گویم که:
    چطور؟
  • محسن رحمانی
  • خخخخخخخخخخ
    گویم که:
    چچچچ
  • دچــ ــــار
  • نمی دونم
    بدون هیچ دلیل خاصی:)
    شاید بخاطر شیطنت هاش!
    گویم که:
    :)))
    من ؟ شیطنت؟
    در توبه بازه برادر: دی
    خدا مرگم‌بده تو مگه شیطنت بلدی؟ :|
    نگفته بودی :دی
    نگفته بودییی :))
    نگفته بودیییییی :)))

    گویم که:
    در توبه کدوم وره من برم :|
    من تو دنیا آرزو داشته باشم اینه یکی همچین بزنمت که همچین بزنمت که... :|
  • دچــ ــــار
  • تو  به تو  به :)
    گویم که:
    اورین :|
    در توبه رو هاپو خورده :دی
    آرزو داری؟ :|
    آرزوووووووو :|
    برو‌ پیش آرزو خانوم صدات میکنه :|
    گویم که:
    آرزو دیروز مرد:|
  • آقاگل ‌‌‌‌
  • چقدر فلسفی شد این پستتون.
    بچه ها آینه زندگی اند همینه ها.
    یک دقیقه خاله بازی میکنن دقیقه دقیقه پلیس و دزد. هر دقیقه یک نقاب. تو زندگی هم هر دقیقه یکی نقاب میزنه
    گویم که:
    فلسفس؟ من؟O_o

    حداقل این سه بچه از لحاظ همبازی هیچوقت کمبود ندارن .. همیشه هم سن و همفکر :)) 
    گویم که:
    اصن یه وعضی حتی تو گیسو گیس کشی کمبود ندارن :))

    پست سنگینی بود :/

    بزا بازیشونو بکنن بچه ها ...

    دقیقاً کی فهمیدی پروفایل هویت ادمِ:|

    گویم که:
    تو برندار نافت میته اگه سنگینه:|
    من کاریشون ندارم اونا اون ور دیوار من این ور:|

    فهمیدنش که شنیدم اما باز میگم پروفایل هویت نمیشه :|
    اسیر اون + دومی شدم:)
    البته شاید هویتِ فیکِ آدمها:)

    گویم که:
    یه بار دیگه میگی از اول: دی
    اینگونه سخن راندن از تو بعید بود!!!

    :/



    انگار نه انگار اینجا اینجاست!!! انگار یه جای دیگه ست!!!!
    بیشتر منتظر بودم بپری باهاشون پلیس بازی کنی!!!!
    گویم که:
    مگر من چمه ای گندم کچل چش سفید جامعه دریده هان؟!:|
    فک کردی خونه عمه  است نه خونه خاله است :|
    با بچه ها زیاد رابطه ندارم


    + چرا اغلب فک میکنن بعید بوده ازم اینگونه نوشتن آخه:(
    گاهی خیلی خستن این مادرا. خودشونم میدونن واسه یکیش چطور التماس خدا میکردن ولی خستن... خیلی سخته... 


    +به نظرم بچه ها مارپله هم باید خیلی بازی کنن. یاد بگیرین هرچی هم نیش خوردن و رفتن سر نقطه ی اول ، ادامه بدن ، بازم ادامه بدن:)
    گویم که:
    درستن خستن اما باز مادرن و مادرانه محبت میکنن:)

    + میخوای گرم به هوام بازی کنن:|
    :)
    گویم که:
    :)
  • خانم خوشبخت خانم خوشبخت
  • چه باحاله با دوتا داداش دوقلو باشی. :)

    منم بچه سه قلو میخوام.
    گویم که:
    :|
    کمت نشه ؟:|
  • محسن رحمانی
  • پسته پرید؟!
    گویم که:
    اره بال در آورد:|
    ؛)))))))))))
    گویم که:
    :|
    همینم مونده به فینگیلم بگم بابا بیا شطرنج بازی کنیم بعد منو ببره..:|
    گویم که:
    اول آخرش میبره این فینگیلی که من میبینم:|
  • جوجو کوچولو
  • :|
    گویم که:
    :|
  • آقای سر به هوا ...
  • وبلاگ جالبی داری Asra عزیز ...
    پیش منم بیا خوشحال میشم ...
    گویم که:
    میدونم
    نمیام:|
  • زینـب خــآنم
  • بابا شماها چرا اینجوری این !؟؟ نــمیشه باهاتون دو کلام حرف زد !
    زدن ی حرف معمولی ُ یکم توضیح ُ تفصیلش ب معنای این نــیست ک جوش آورده آدم !!!!!...
    گویم که:
    آروووم آروووم جوش نیار:)))

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">