خوشحال و خندانم من ... قدر سوقاتیا دانم من^_^

ذوقی که در باز کردن سوقاتی هست آن هم سوقاتی مشهد در هیچ چیز دیگری نیست ...آیا کسی هست که همچو من از داشتن چنین سوقاتی هایی آن هم در این لحظه طوری ذوق کند که بخواهد ذوق مرگ بشود

+ حالا بعدا حرف میزنم از سوقاتیام ..... وااااااااااااااااااااای ^_^

asra ツ..

نظرات (۹)

۱۷ شهریور ۹۶ ، ۲۳:۱۸

... آبو ...

خوشحال... نه خوشحا :|

شصت بار نوشتی سوغاتی همه اش هم اشتباه نوشتی :|

گویم که:
سوقات با سوغاتی فرق داره :|
ل هم جا افتاده:|
چشم حسود و بخیلا کوررررررررررررررررررر:|

۱۷ شهریور ۹۶ ، ۲۳:۲۹

... آبو ...

سوقات اصلاً وجود خارجی نداره :|

چشم من که عین عقاب داره می بینه O_O

گویم که:
به ترکی توی زبان محلی میگن سوقات نه سوغات ... بس چطور وجود خارجی پیدا کرد؟ بگو تا اون چشای عقابتو خودم در نیاوردم:|

۱۸ شهریور ۹۶ ، ۰۰:۳۹

... آبو ...

همه کلمه ها رو فارسی نوشتی فقط همون سوقات رو ترکی نوشتی؟!!! :|

گویم که:
تا چشم حسودا شود کور :|
ما زیاد از این کارا میکنیم منظورم رویا و خودمه:| حالا خوبه ننوشتم سوقَت:|

۱۸ شهریور ۹۶ ، ۰۰:۴۲

رویا

موبارکهههههه🙈😍

گویم که:
ساغول قابلی نداره ... الکی ها :|

۱۸ شهریور ۹۶ ، ۰۰:۴۶

... آبو ...

تو که داری اشتباه می نویسی بنویس سوقت... فرقش چیه؟ :|

گویم که:
حالا خوبه تو گیر میدی به سوقات سوقت مینوشتم که دیگه باید جواب میدادم سوقت چیه:| اهااینم یادم رفت بگم مثل تراکتور که میگیم تراختور کلا ق میگیم برا غ توی کلمه سوغات
باز چشم حسودا شود کور سوقات:|

۱۸ شهریور ۹۶ ، ۰۱:۰۰

... آبو ...

من که همچنان چشم هام سالمه... حتی عینک هم نمی زنم :{

گویم که:
باید بسپارم تو پادگان مذاب بریزن تو چشات ببینم باز میگی یا نه :|
اینو بزن الان(:{

۱۸ شهریور ۹۶ ، ۰۱:۰۸

... آبو ...

حتی کچل هم نیستم :{

گویم که:
میدونم بابا توی سپاه کلا مو نمیزنن که:|
بیچاره ارتشیا:|
خلاصه چشم حسودا کور:|

۱۸ شهریور ۹۶ ، ۰۱:۳۰