دلツ

دلツ

اینجا زمین است رسم آدم هایش عجیب است!
اینجا گم که مى شوى
به جاى اینکه دنبالت بگردند فراموشت مى کنند.
:)

لوگوي وبلاگ دل

1- ازوقتی که فهمیدم دفتری که میخوام به دست کسی که میخوام برسه بلخره میرسه یه ذوقی در حد مرگ میکنم هرروز و هر روز تا روزی که بلخره به دستش برسه ... و باید بگم ممنونم خوب من ^_^

2- دیگر هیچ شکوفه اناری در این وبلاگ ثبت نخواهد شد تا به وقتش :)

3- خیلی بد جور عادت کردم به نق زدن های روزانه تا این که با این نق زدن ها به خواب برم ... و میدونم چقدر اذیت کننده است گوش دادن به نق زدن ها و غر زدن های یه نفر و آخرش یه لبخند تحویلش بدی که نمیدونی چقدر ذوق داره این لبخنده ^_^

4 -  پارسال این موقع کسی نبود که به نق زدن هام گوش بده :( همش داشتم به بُتی که تو ذهنم ساخته بودم فکر میکردم ...فرقی هم نمیکنه اینی که بهش نق میزنی کی باشه مهمه اینه که بفهمه جنس حرفاتو و یه لبخند بزنه برا بقیه حرفات ^_^

5- وقتی که عصبانی هستی و دود از کلت بلند میشه یکی باشه که یه حرفی بندازه برا بحث کردن تو هم بهش گیر بدی و آخرش بگه اومدم از یادت ببرم خودم افتادم تو هچل :)))

6- یکی باشه که بهت بگه دیگه چه خبر .... همه خبرا رو براش بدی باز برگرده بگه باز چه خبر:)

7- یکی باشه که بگه شام خوردی هی بپیچونی چون نخوردی ...بگه باز داری میپیچونی ها شام نخوری حرف نمیزنم ،چشاشم برات چپ کنه  ~_~

8 - یکی که وقتی که به حرفش گوش ندادی  بگه کوفت و مرض :|

از این یکی ها که یکی باشه ،من دارم و فرقی هم نمیکنه  دور باشه یا نزدیک مهم اینه که همه اینایی که گفتم یعنی "خود من ":)


+چون یکم سرم شلوغه وقت نمیکنم کامنتا رو زود تایید کنم برا همین بهتر کامنت دونی رو تعطیل کنم..... نظرتون ؟


  • asra ツ..

نظراتون رو راجب شخصیتم لطفا بگین ... میخوام بدونم از من تو ذهن هاتون چه شخصیتی نقش بسته ؟؟!!

و این که کدوم اخلاقم آزارتون میده و میخواین بگین که تا حالا نگفتین ؟؟!!... لطفا بی رو در وایسی بگین اینجا قول داده میشه که کسی به دل نگیره:)


+کسایی هم که ناخواسته از دستم ناراحت شدن عذر میخوام


  • asra ツ..

من همیشه معتقدم بودم و هستم و فکر کنم خواهم بود، که برخورد ما با افراد درس مثل بازی شطرنجه ... البته توی این دوره زمونه باید طوری رفتار کنی  که رفتار طرف مقابلم بتونی پیش بینی کنی ... اگر تو بعضی از برخوردا حواسمون جمع نباشه کیش و مات می شیم

درس مثل دیروز که یه حرکت اشتباه کردم و ( هرچند فکر کردم کیش و مات میشم اما...)این حرکت اشتباهم باعث شد طرف رو کیش و مات کنم

+همیشه یه حرکت اشتباه نشانه بدی نیس:)

  • asra ツ..

بنده بعد از مدتی توسط چند تا از دوستان متوجه شدم که برای هر کدوم از دوستان که کامنت میزارم آدرس وب خودم نمیره بلکه آدرس یه وب دیگه به جای وب من تو آدرس وب سایت  قرار میگیره ( که البته میدونن کدوم وب میرفت):|

که  از اتاق فرمان اشاره کردن که مشکل فنی بوده :|

و بنده که جویای این ماجرا شدم دیدم همه چیز سر این عمو پلاک هفت

الان آیا کشتن این عمو حلال است یا حرام ؟:|

یعنی الان من بزنم در به داغونش کنم یا نه؟:|

یعنی من رضایت بدم یا قصاص کنم ؟:|

عمو برو خدا رو شکر کن که کار دارم سرم یکم شلوغه و الان صرف نظر میکنم و موکول میکنم به روز های آینده :|


+ خلاصه دوستان ببخشین من این کار رو عمدی انجام ندادم البته عمو پلاک هفتم عمدی انجام ندادن یه مشکلی بود که حل شد :)

  • asra ツ..

در راه برگشت که حداکثر سرعت در جاده 98 بود پدر محترم قشنگ 110 تا رو داشتن میومدن و در این میان من خوشبخت کمر بند رو نبسته بودم یعنی یادم رفته بود :| ... خلاصه داشتم آهنگ دقیقا کجایی رو گوش میدادم که چشمتون روز بد نبینه ..... یه دفعه پدر محترم گفتن پلیس:|... که من یادم اومد کمر بند ،noکمربند :(... من در یک  عمل غافل گیرانه هجوم بردم سمت کمربنده ...حالا من میکشم کمربنده نمیاد گیر کرده بود:|... تا این که من مقاومت نشون دادم و دست از تلاش بر نداشتم و از رو نرفتم :|... که با این عکس العمل من نگو رسیدیم جلو عمو پلیسه :|... سر محترم رو بالا بردم دیدم که نیش عمو پلیسه تا بنا گوشش بازه :|... و دارن این تلاش بنده رو مشاهده میکنن و میخندن با همکار محترمشون :(((.... و از ماشین پیاده شدم گفتم باور کنین گیر کرده بود :|... که عمو پلیس های محترم همچنان در حال خنده بودن :(... وبعد از کلی خنده گفتن که به خاطر سرعت استاندارد پدر محترمه جریمه کردن، نه کمربنده O_o... که به خاطر این استقامت بنده در کم کردن روی کمربنده  نمیخواستن جریمه کنن چون شماره پلاک رو نوشته بودن 1000 تومن جریمه کردن :|


+ خلاصه روح و روان عمو پلیس ها را شاد نمودم ،باشد که شما نیز شاد فرمایید :|

+ خلاصه ممنان که به بنده سر میزنین باشد که جبران نکنم : دی

  • asra ツ..

همین که خواستم حروف را کنار هم بچینم تا همه شان  "تو "باشی

همین که خواستم کلمات را ردیف کنم تا آخرین جلمه " تو " باشی

همین که حرف به حرف شان ،کلمه به کلمه شان، یک جمله شوند برای "تو"

اما.....همه شان گفته شده اند ، نوشته شده اند ...!!!

برای آدم هایی که فرق میکرد جنس خوبی هایشان با جنس خوبی هایت

اما یک جمله مانده که نگفته اند " خوبی عزیز دل؟ "



+ شکوفه انار:)
+ عکس ربطی به متن نداره یاد آدور یه خاطره بود گذاشتم ... و این که شاید تغیراتی داده بشه تو خود متن :)

  • asra ツ..

زرشکی من

باور نمی کنی

این روز ها

در این رسیدن و نرسیدن شب و روز!!

در این روزگار خوشی ها

با لبخندی تلخ

میخواهم رها شوم در، آغوشت

زرشکی من

بیا، تا تو بیایی

آفتاب غروب نخواهد کرد

فصل ها از پس هم نخواهد آمد

قشنگم ...

اگر نیایی...!!!

بهاران خزان می شود

زمستان اردیبهشت را در آغوش میگیرد

خوب من

واقعا وقتی تو نیستی...

من نمیدانم چه خاکی به سرم بریزم

زرشکی من

وقتی نیستی..

تمام زمستان را

فال میگیرم ، فال قهوه

ته فنجان را می بینم

تا شاید...

فقط شاید

یکی از این خط ها

تو را به من برساند

از وقتی تو نیستی

خانه به دوش شده ام ،" زرشکی من "


+شکوفه انار:)
+ به وب هاتون سرم میزنم و میخونمشون فقط وقت ندارم کامنت بذارم به دل نگیرین چون خونده میشن ... شمام کامنت نذارین به دل گرفته نمیشه چون اهل تلافی کردن نیستم:)
  • asra ツ..

این عکس رو رویا آبجی من که اولا خواننده خاموش بود که یهو اتصال کرد و روشن شد،کشیده: دی

یعنی نقاشیش تو حلق عربستان :|... رویا آبجی من استعداد تو رو داشتم هااا ادعام میشد مونالیزا رو من کشیدم:))

 ما خودمون قناری رنگ میکنیم اینم ما رو رنگ کرده:|.... من برا همه بچه های وبلاگی نقاشی میکشم و سر کار میزارم این فِنچه بچه منو سر کار گذاشته آخر الزمان شده :|

و حال به چندسوال اساسی میپردازیم در واقع آنالیز این نقاشیO_o

مطمئنی منم ؟؟؟بیشتر شبیه آنشرلی با موهای قرمزه : دی

رویا دخترم آیا از روی انار توی دستش وانت مش غلام حسین رد شده ؟!!که به شکل کبابی شده؟:|

آیا اون گل روی سرش رو از جلوی شهرداری چیدی؟:|

یعنی یه طرف موهاشو خرگوشی بسته و یه طرفش ....:|

وآیای موشک کروز اثابت کرده به شونه اش که فرو رفته؟؟:|

و آیا تریلی 18 چرخ زده به کمرش که یه وریه؟؟؟!!O_o

حالا بلوز مدل ها و طرح های دیگه ای نداش؟!!:)))

چرا یکی از پاهام کوچیکه؟!... اتفاقی براش افتاده که خبر ندارم ؟:|

دست خط رو هم که نگم بهتره : دی

و در آخر ممنون که برام چکمه کشیدی که پاهام یخ نزنه :)

و ممنون که رنگا رنگ کشیدی منو :)

و وای به حالت اگه عربی کم شی که نخوندی و نشستی اینو کشیدی :|بفهمم کم شدی چشاتو در میارم... صورتتم با چاقو خط میندازم :|

و شماما ها هم نخندیدن خواهرم با استعداد ماشالله :)))

اگه خواننده های خاموش دیگه وبم این طوری باشن که ...:|


+ یعنی این رویا یدونه اس و باعث میشه از گذاشتن پست های غمگین دوری کنم ...:)

+ دیشب فهمیدم ما مسئول چیز هایی هستیم که مینویسیم :)


  • asra ツ..

وقتی که خوب فکر میکنم یا بهتر بگم هر چقدر که فکر میکنم نمیتونم قانع کنم خودم رو  ، که وقتی یکی فوت میکنه برا چی تازه یاد خوبی هاش میفتیم ... تازه یادمون میفته که اصلا وجود داشته ... تازه یادمون میفته که این همه مدت پیشمون بوده و ما غافل بودیم ازش ... این همه مدت میتونستیم بهش سر بزنیم و حالشو بپرسیم با یه لخند ساده ... اما الان همه این چهل روز رو !!.... همه این  راه رو میکوبیم میرم سر قبرش و یه گریه و زاری و بعد این همه راه رو بر میگردیم... چقدر ساده میتونستیم حرف بزنیم و به درد دلاش گوش بدیم اما!!!...این اما و اگر ها زیاده به اندازه عمری که رفته زیر یه خروار خاک :)

و اما در این میان وصیت یک عدد من ... وصیت  یک عدد اسرا .. یک عدد منِ نابود شده در چرخش شب و روز:)

وقتی که مرگ من رو فرا گرفت سرو صدایی به پا نکنند ... سر کوچه برگه ای نچسبانند که که انا لله انا الیه راجعون تشیع جنازه فردا ساعت 10 ... تا مبادا کسی در این حوالی که هیچ وقت خواب راحتی نداشته شاید همون روز به خواب عمیقی رفته ،با انا لله الیه راجعون من خوابش را به هم بزنند...تا مبادا اصراف کرده باشید با این یک عدد کاغذ سر کوچه... فقط یک نفر من را ببرد بهشت زهرا ومن را به مرده شور ها بسپارد وبیایید هر چند به این هم راضی نیستم اما چه کنم که پای رفتن نخواهم داشت که از همین حالا از او پوزش میخواهم :)... و مرده شور ها که کارشان را تمام کردند من را در جایی همان گوشه ها که جای مرده های دیگرا تنگ نکنم به خاک بسپارند و و حتی دیگر نیازی به سنگ قبر نیست ... وقتی زنده بودم مرا نشناختن زمان مردنم دیگر سنگ قبرو سال تولدو وفات به چه درد میخورد ... حتی برای من عزا هم نگیرند و وقتی مرا به بهشت زهرا فرستادند فراموش کنند  هندزفر را در بیاورند و آهنگ مورد علاقه شان را گوش دهند ...نیازی نیست که تا روز چهلم هر روز به قبرستان بیاییند آن هم برای این که شاید دلشان برایم تنگ شده است ... حتی نیازی نیست که بسپارید  روزه های غذایم را که از امسال شروع شده و ادامه خواهد داشت را برایم به جا بیاورند چون با خدای خود در این مورد مذاکره خواهم کرد شاید یک چیزی هم بدهکار شود ... و از همین حالا هم پوزش میخواهم که هیچ مالو منالی ندارم که خرج کنیدو کیف عالم رو بکنید :)... فقط یک عدد دفتر دارم که آن هم اگر به دست کسی که میخواهم نرسد، همان بهتر که بسوزانم :)


  • asra ツ..

ـ چرا تو هیچی نمیگی؟

ـ خب چی بگم ؟ شما دارین حرف میزنین منم گوش میدم:)

ـ خب این که نشد همش ما حرف بزنیم تو گوش کنی !!.. خب یه چی بگو ؟؟؟

ـ یه چی

ـ یعنی چی ؟

ـ خب خودت گفتی یه چی بگو منم گفتم :)

ـ یعنی چی آخه درس حسابی حرف بزن شاید یکی میخواد تو حرف بزنی اون گوش کنه ... شاید به حرفاتم گوش نکنه فقط میخواد صداتو بشنوه !!

ـ خب الانم داره صدامو میشنوه  :)

ـ دیوونه ای تو بابا

ـ میدونم :)

ـ یعنی واقعا دیونه ای یه چیزیت میشه تو ،مگه میشه کسی از حرف زدن خوشش نیاد ؟!

ـ نکه خوشم نیاد حرف زدن برام سخته اونم وقتی که حرفی برا گفتن ندارم ... میدونم دیونه ام

ـ دقیقا میخواستم همینو بهت بگم !!... که تو دیونه ای

ـ اشکال نداره دیونگی هم حال و هوای خودشو داره ... باور کن :)



+ برای من یکی حرف زدن یکی از سخت ترین کارای دنیاس اونم وقتی که حرفی برا گفتن ندارم ... لطفا درک شود :|

+ امروز فهمیدم یه رفیق باحال و با معرفت چطوریه !!!.... وقتی یه رفیق بامعرفت داشتی باشی انگار پادشاهی هفت عالم و میکنی :)

+ "یه چی "را هم از یه نفر یاد گرفتم الان شده بلای سرم :|

  • asra ツ..