چند وقته شدیدا دلم براش تنگ شده و دو روزه دیگه این دلتنگی به اوجش رسیده!! اما خب هر روز خدا توی خوابم میاد و توی خواب میبینمش به خصوص این دو روز که انگار اونم دلتنگ شده باشه شب تا صبح توی خوابمه و من دلم میخواد دستشو بگیرم و چشامو باز کنم ببینم خواب نیس واقعیه و باز مثل هر بار محکم دستمو گرفته و داره راه میره در حدی که وقتی خسته میشه و میشینه میبینم در حدی محکم گرفته دستمو که ناخواسته با ناخونش دستمو زخم کرده اما چه فایده که چشم باز میکنم میبینم نیست که نیست و میگم کاش دستشو محکم میگرفتم و میکشیدمش این دنیا:)