وای چند وقت میشه که من ننوشتم اینجا؟ حالا بی خیال مهم نیس:) مهم اینه یه تلنگری بهم زده شد که بیام بگم بابا این وبلاگ هنوز نفس میکشه هر چند خاک خورده چند صباحی البته اونم خاک دلتنگی و بی حوصلگی و حال ندارمی و این چیزا که الان برا همه پیش میاد حالا بگذریم
داشتم میگفتم بنده یک بلاگرم و هر کاری هم کنن یک بلاگر باز یک بلاگره و بلاگر میمونه . دروغ میگم؟ خلاصه داشتم فکر میکردم این همه نوشتم اخرش که چی؟!! گفتم هیچی اولا خودت داری برا خودت مینویسی تو زمانه ای که کسی گوش شنوا نیس بعد ها شاید به درد نوه هات خورد البته اگه به فنا نره:|
الان هی میخوام از سفر کربلا بگم با اجازه خودم :))
اها یه چی دیگه که اینجا دیگه خواننده و بازدید کننده ای نداره (چقده صفحه ارسال مطلبم عوض شده)