سلام
یه چند روز نیستم و آپ هم نمیکنم بنا به دلایلی که خودم میدونم بسه ،چه دلیلی داره شما ها هم بدونید:|
خلاصه تا وقتی نیستم شلوغ نکنین هم دیگررو کشتین پوستو استخون همو دور نندازین و این که حضور سبزمو از وب هاتون دریغ نمی کنم بهتون سر میزنم
کامنتیم بزارین تایید میکنم اگه وقت کنم :)
بس تا درودی دیگر بــــــــــــــــــــــــدرود :)
گویم که:
ها والا :|
و کسی هم که بخواهد بداند زبانش را از دست خواهد داد :))))
گویم که:
بابا هستم فقط یکم کار دارم نمی تونم آپ کنم اما به همتون سر میزنم خب دق نکن بابا دق کنی کی بق بقو کنه برام... دی
هستم خانومی :)
گویم که:
سلام
اره والا چه دلیلی داره بچه سر از کار بزرگترش در بیاره ... دی
آورین دخترم باز کنی مامان بفهمه شیلنگ میدونهو تو ها :|
سعیمو میکنم :)
گویم که:
:| یه کم ناراحتی چیزی از این که نیستم :|
یعنی اصن خوشحالم کردی :|
گویم که:
نه بابا هستم میدونم برم یه ملت نابود میشن بس هستم :)))))
گویم که:
گفتم اونو نگم ببینم خودتون انجام میدین میشه رو هوشتون حساب کرد ... دی
+اشتباه نکنین خدافظی نمیکنم یه چند وقت شاید روز نیستم همین و بس :)
گویم که:
یه روز بعد از ظهری ابری همراه با رعدو برق بر میگردم :))))
حالام یعنی واقعا اخم کردین الان میگین از دستش راحت شدیم ... من که میدونم :)))
گویم که:
بابا کلا ما این جور آدم تفاهم دوستی هستیم دیگه [چشمک]
تا من بیام مواظب خودتو خوبیات باشی ها خواهری :)
گویم که:
حتما هم تاکید مادر محترم به شدت روی شماس :|
حالا من سفارش کردم برم بیام ببینم از این دوستا و خواهرا و برادرا یکیشون شکایت داره من میدانمو شما و عمو پلاک هفت :| و چوب دم در :|
گویم که:
یه چی هست دیگه همه گیر دادن ببینن چه خبره :| محاله ممکنه از من حرف بکشین :|
ممنونم :)
گویم که:
باش تا بیام فقط این آناناس زیر پات میوه داد دست نزنی تا بیام :)))
گویم که:
اوخی آبجی کوچیکه من دلت تنگ نشه میام خواهری دلتو تنگ نکن برو بشین عربی و شیمی رو بخون :)
گویم که:
خیره دوست جان...... هستم یعنی به صورت کنترل نامحسوس هستم دیگه ... دی
گویم که:
چشم نار بانو :)
شمام مواظب خوبیاتون باشین :)
گویم که:
اتفاقا یادم رفته بود اینو بنویسم که پست بزارین ......اجرتان با مش رجب :|
شمام به جای خخخخخخ بگین چچچچچچچچچچچچچچچ:|
گویم که:
که چقدر مهربانیم :)))))))))))
گویم که:
من تک خورم گفته باشم :|
گویم که:
بخور ببین مویی برات میمونه یا نه :|
گویم که:
ممنون آبان بانو :)
گویم که:
بابا دیگه اینقده نمیگن که خودمم میدونم خیلی خوبم ... دی
دیگه قسمم نخورین همه میدونن خوبم :)))
گویم که:
نه ممنون از عابر پیاده میرم :)))
گویم که:
با این هیجانو نیشی که این بچه تو پرو فایلت داره نگا میکنه معلومه که چرا هستی ... دی
گویم که:
دختر نمیخنده سنگین رنگین باش:|
گویم که:
میگم ها من خودم معجزه میکنم برا من چاخان نکن دختر .... دی
نرفتم هستم شلوغ نکنی ها و گرنه......:)))
گویم که:
سلام گندمی :)
آره خودمم بعد این که بلاگفا نابود شد آدرستو داشتم چند بار اومدم نبودی :(
کلا داغون شده بود ی :((
هعی
کلا خیلی از بچه ها رفتنو نیومدن :(((((
آری درست شناختی خوش اومدی گندمی:)
گویم که:
اوهوم تازه بعد اون نابودی باز هم گند زد و همه چیز رو برای دومین بار نابود کرد
من خوبم خانومی تو خوبی؟
ممنونم که پیدام کردی آبجی خانوم :)
بفرما بشین برات چایی بریزم خستگی در کن ... دی
نه از آقای مهدیان هم خبر ندارم ایشونم بعد نابودی بلاگفا دیگه نیومدن :(
راستی بیا بیان خب :(