دلツ

دلツ

اینجا زمین است رسم آدم هایش عجیب است!
اینجا گم که مى شوى
به جاى اینکه دنبالت بگردند فراموشت مى کنند.
:)

لوگوي وبلاگ دل

از اونجایی که دیروز حوصله ام کلا سر رفته بود تصمیم گرفتم با یه آشنای دور و نزدیک مصاحبه کنم [مدیونین اگه فکر کنین تقصیر من بوده یا سر به سرش گذاشتم :|]

خلاصه خودم بگم براتون ... دی

ازش یه سوالی پرسیدم [لازم نیس که سوال همه مصاحبه ها رو هم شما بدونین چه معنی داره اصن :|]

من: ..............؟؟؟[همون سوالیه که پرسیدم فضولی نفرمایین باتچکر:|]

آشنای دور و نزدیک : یعنی نمیشه تنهات گذاشت :|

من : چرا؟O_o

آشنا :فکرای پلید میکنی که چطور اینو یازیق [همون بیچاره] کنم:|

یعنی دیگه من باشم تا ترتیب یه مصاحبه رو بدم من نمیدونم این خانم محترم چرااینقده به من لطف داره و ازم تشکر میکنه~_~



+ هر چند بازم همون یارو بار گرانو از این حرفاس اما استثنا بود این نمیشد نگم :|


  • asra ツ..

نظرات  (۲۲)

:))))))))
گویم که:
وا چیه ؟؟O_o
سرت بیاد ایشالله:|
  • بانو ف تک نقطه
  • :)))))) 
    گویم که:
    چیه خب ؟؟؟:(
    منم بیام به پستات بخندم؟:( برو به لباس و اون چشما نگا کن تو که ارشاد نمیشی برو :))))))
    یازیق چیست؟
    گویم که:
    نوشتم دیگه میشه همون بیچاره :|
    اون درسا رو میخونین این طوری دقتتون میاد پایین ها :|
  • بانو ف تک نقطه
  • خندم میاد... خندم میاد... پوووووووف :)))) 

    نمیرم،آیکون دست به سینه یی حرص در آر 😆
    گویم که:
    واس چی خندت میاد ؟!:| سرت بیاد ایشالله به حق همین خودکارم که نمینویسه :|
    نرو تو مچتو میگیرم صب کن من که میدونم الانداری ژورنال نگا میکنی :))
  • شملیــا ●○●
  • بسی جالب بود :)))
    گویم که:
    بسی تو یکی دیگه نخند :|
    والا برا بقیم کامنت میدن برا منم کامنت میدن میخندن :|
    اسرا بگو ببینم به جز بیچاره کردن افراد ... چیزی مد نظر نداری...
    یکم لطافتی چیزی ~_~

    +میبینم که مدیر جان ....شرایطِ تونو رو پذیرفته اند ...بسی خوش حال
    گویم که:
    بزا فک کنم ... اره این که کلشم بِکَنه اینم مد نظرمه :|
    اینا یعنی لطافت نیس؟؟!! :(

    +نخیر مدیر جان شرایطمو نپذیرفته فعلا اینم بفهمه میکشه منو :(((
    کل پستت که سانسور بود نشد اصلا آدم بفهمه!
    گویم که:
    بعضی وقتا نفهمیدن بهتر از فهمیدنه :|
    اونی که باید میفهمید فهمید :(
    اصن لطافت با همین چیزا معنا پیدا میکنه...:|

    ای بابا ... فک کردم مذاکراتم جواب داد^_^
    گویم که:
    این لطافتا از لطافت برگ گلم نازک تره ... دی
    مذاکرات کدومه بق بقو تو بیشتر یعنی کلا علیه من کار کردی تا به نفعم [آیکون آه و اندوه ]
    من دیگه رفتم ... [آیکون قلب بق بقو که ریش ریش شد]
    اصلنم دیگه حرفی ندارم ...:(
    دارم میرم ولم کن اسرا..
    اسرا اصرار الکی نکن..
    ولم کن...
    :|
    [آیکون یه بق بقو که از وبلاگ اسرا رفته]
    گویم که:
    بق بقو در ازاین وره ها اونجا تاق پذیراییO_o
    بق بقو حالا که رفتی این کیه پچ پچ میکنه اینجا وا :|
    بق بقو اون دفعه تا جایی که یادمه قلبت خاکستر شده ها جلل خالق :)))
    من که رفتَم ... نِمدُنَم
    اما فک کنم روحم باشه که داره پچ پچ میکنه...به خاطر این که قلب منو ریش ریش کردی ...داره طرح یه نقشه انتقام جویانه میکشه...
    بعدشم من قلب زیاد دارم ...همین الانشم یکی نو شو جای اون ریش ریش شده انداختم :)
    *در ضمن اینم روحم بودا سفارشش کردم ....این نظرو بذاره
    بق بقو یی  دیگه در کار نیس :|...هر چی هس روحشه :/
    گویم که:
    بق بقو عزیز در این وره به شکلاتای روی میز کاری نداشته باس عجبا O_o
    روح مگه پچ پچم میکنه؟؟:|
    طرح نقشه انتقام جویانه رو خوب اومدی:)))) تا حالا نشده کسی برام من نقشه بکشه سر اون نقششم بمونه:))))))))))))
    ورژن من بهتر از وژن تو عه ها من بدون قلبم دارم به زندگی ادامه میدم :)))
    پ الان تو کجایی که امرو نهی میکنی به این روحت  :))))
    بق بقو مگه سر کارم میرفتی نمیدونستم ها :|
    ان‎شااله خدا از خیر تقصیرات شما بگذرد [نقطه]
    گویم که:
    انشالله انشالله :)

    من خودم یه عالمه شکلات تو کیفم دارم ...:|..خیلیم خوش مزه ترن
    پس چی ... روح من پاش بیفته آوازم میخونه
    حالا ببین اگه این روح من عملیش نکرد...ببین من کی گفتم :)
    فک میکُنی .... روح قلبت جاش واستاده :)))
    پشت لپ تابم ... تو وب خودم :))))
    بله به لطف اسرا عزیز سر کارم میرم ....زیاد :)))))
    گویم که:
    من چیکا کنم که شکمویی شکلاتای منم چنگ زدی بردی :|
    دقیق بخوام بگم کی گفتی میشه23 آبان 94ساعت 18:25 دقیقه ..... دی
    بق بقو چیکا به قلبم داری :( قلب نداشتمو به رخم نکش ما سالهاست جدا شدیم :)))
    پ الان یه ساعت من کامنت دادم چرا تایید نکردی همش هواست پرت اینورو اونوره ها عه [آیکون تکون دادن سر ]
    میدونم که به خاطر این کارت اجری بس عظیم هم دریافت مینمایی:)))
    چیه همه شکولاتاتو خوردی دیگه نداری گردن من میندازی....منم بهت نمیدم...شکلات زیاد برات ضرر دار:)))

    گفتم که روحمه که اینجا نظر میذاره اما از طرف من
    بعله دیگه کار و زندگی دارم :/
    ....بله خیلی عظیم :)))
    گویم که:
    الان مصداق بارز مثال شکلاتا خودت بودی دیگه :|
    کارو زندگیت حالا هیچی اون چه درسیه وا O_o
    دخترم نخند :|

    فضولی میفرمایم با عصبانیت !!!!

    عههه یعنی چی؟! خوب من میخوام بدونم!!!

    خو اصن هیچی نفهمیدم از این پست!!!!

    گویم که:
    فضولی بفرما تا سمنو ندم بهت .... برم سمنو بخورم :)))
    خو بزا سمنو رو بخورم بهت میگم ... دی
    :) اسرا :)
    :) مهربون :)
    :)
    گویم که:
    :(
  • محسن رحمانی
  • تا قسمتهای رو که سانسور کردید نذارید من نظر نمیذارم :دی

    خخخخخخ

    گویم که:
    O_o
    خدایا اگه تو فهمیدی چی بود ماجرا برای ما هم توضیح بده :))))) 

    والا... 
    گویم که:
    اگه میخواستم بفهمی که سانسور نمی کردم باهوووووووووش :|
    نخند:|
    راست میگه خب :دی
    گویم که:
    چرا خب :(
    آخرش من شهید راه سمنو میشم... حالا ببین کی گفتم!!

    + تو شیراز از حدود اواسط بهمن فروش سمنو شروع میشه!!! حالا دو ماه و نیم دیگه وقت داری هی دهن منو آب بندازی!!!!! :)
    گویم که:
    اشکال نداره هر سال بهیادت سمنو میپزم میخورم :)))
    اوه تا دوماه من یه عالمه سمنو خوردم برم بیارم بخورم ... دی
    شوخی ;)
    گویم که:
    چرا؟:(
    ایشالله سرم بیاد.مگه چیه؟ :)))) طفلی اون آشناتون که گیره تو افتاده بوده :l :))))))) 
    گویم که:
    هیچی ایشالله :|
    طفلی من :|
    حالا اونقدر سمنو بخور چاق شی شوهر گیرت نیاد :|
    گویم که:
    باشه باشه :))
    شوهرت به قول آبجیت گم شه :|

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">