امروز با این که کلی کار داشتم و بدو بدو و از یه طرف هم امتحانا که اعصاب نزاشتن خبر درگذشت یه بنده خدایی رو به بنده دادند و هر چند متاثر شدم اما از من هم خواستن که این خبر رو به یه نفر دیگه بدم و از اون جایی که اصلا علاقه ای به دادن این خبر ها ندارم یعنی اصلا بلد نیستم به زور مجبور شدم خبر بدم :(
و بنده بعد از زنگ زدن
من : سلام خوب هستین
فامیل محترم : سلام ممنون شمام خوب هستین ؟
من :ببخشین که مزاحم شدم فلانی فوت کرده :|
فامیل : چی ؟
گوشی قط شد :|
الان یعنی دنبال جای پناه میگردم که ببینن منو میشکن :|
+ آخه به کسی که میگه بلد نیستم از این خبرا بدم دیگه اصرار نکنین خب :(
+ دوستان شاکی نباشین به همه وب ها سر میزنم فعلا مشقامو مینویسم :دی