_ میگم ها مهندس مشیری میشناسی؟
+ اره دیدمش یکی دوبار تو کلاسا... چطور؟
ــ هیچی هی میاد پی وی من پیام میده:|
+ خب چی میگه؟
ــ هیچی همش چرت و پرت ... بحث های درسیم بهانه میکنه
+ خب تو جواب نده دیگه:|
ــ همین کارو میکنم اما دس بردار نیس.... میترسم دردسر شه برام:(
+ بیخیال بابا چه دردسری آخه تازه اون سنش یه چی تو حدود 40-45 ها... زیادی گیر داد بگو یه چی بگم بهش بگو که دیگه دورو برت نپلکه : دی
ــ جدی؟ باشه مرسی خیالم راحت شد یکم :)
+ اره جدی من که با تو چاخان ندارم که : دی
ــ میگم ها حالا شانسم نداریم که همه همکلاسیامون سناشون بالاس یکیم نیس مخشو بزنیم :)))
+ عه اون هفته نبودی یکیش اومده بود هم سن خودمون بود :|
ــ جدی ؟ به خشکی شانس ... این هفته حتما میام : دی
+ اره بیا مخشو برا تو میزنم :)))
_ عه میخوای سهیم شیم نصف نصف ؟دی
+ نه دوربر شراکت نمیگردم قوربانت ..... من تک خورم : دی
_ خب دیگه بس به امید تلیت کردن مخش برا من : دی
+ به امید اون روز راستی گفتی تلیت گشنم شد .. من دیگه برم شام بخورم : دی
_ باشه برو منم برم دیگه شوخی خوبی بود شب خوش:)
+ ولی من جدی گفتم : دی
ــO_o
+شوخی کردم بابا من مردم از گشنگی :|
+ مکالمه بنده با دوست محترم که از پرسش یک سوال درسی شروع شد و به این شوخی ختم شد:|