دلツ

دلツ

اینجا زمین است رسم آدم هایش عجیب است!
اینجا گم که مى شوى
به جاى اینکه دنبالت بگردند فراموشت مى کنند.
:)

لوگوي وبلاگ دل

وقتی داشتم از دانشگاه میومدم تو راه اتوبوس نگه داشت برا شام از اونجایی هم که بسیار گرسنه بودم به دلیل بهداشت غذایی توی راه صرف نظر کردم و بنا به پیشناد هایی که شد برم مغازه کیک بخرم بخورم اما موندن تو سرما رو ترجیح دادم :|... در واقعا حوصله نداشتم برم... که بنا به زور و تهدید راهی شدم به مغازه که هیچی نداش و راهم را گرفتم و آمدم  بغل ننه سرما :|...تا این که همه سوار شدن و اتوبوس راه افتاد نیفتاده فهمیدم آن طرف هم مغازه هست آن هم چه مغازه ای :(.... که رو شیشه زده اسمارتیز کیلویی:(((((((

حالا من چطوری با این غم از دست دادن یار و هجران سر کنم :((

دلم میخواست بگم آقا نگه دار من برم اسمارتیز بخرم اما ... حیف راننده خیلی خوش اخلاق بود :(

خلاصه تصمیم گرفتم ایندفه که راننده به رحم آمد و در همان جا نگه داشت 8 کیلو اسمارتیز بخرم :|.... فقط موندم وقتی خواستم بخورم اول چه رنگی رو بخورم ... انتخاب خیلی سختیه ؟!!:|


+ کاش دفعه بعد همون جا نگه داره و من به وصال یار برسم  :(

  • asra ツ..

نظرات  (۳۰)

  • زینـب خــآنم
  • : )))))
    گاهی این جور داغ ها بدجوری آدم ُ میسوزونه ، درکت میکنم  : دی
    گویم که:
    نخند من عزادارم :(
    تسلیت بگو :(((
    :)))
    اولین غزل دیوان رو حفظ نمودی دوست جان؟؟؟ 
    پنج شش روز دیگه بیشتر وقت نداری.اون 
    گویم که:
    /:
    اولین غزل دیوان رو حفظ نمودی دوست جان؟ ؟ ؟  
    پنج شش روز دیگه بیشتر وقت نداریا
    گویم که:
    بله همون هفته اول حفظ کردم:)
    اول صورتی،بعد آبی،بعد قرمز،بعد سبز،بعد سفید :))))
    از گمراهی نجاتت دادم :دی
    گویم که:
    جوراب پاره تو روحت/:
    جورابو شستی؟ :/
    گویم که:
    اره از دوش هموم برداشتم/:
    حموم البته :/
    چوطور موطوری؟ :دی
    من که داغونم :دی
    هم چنان دنبال تیغم :دی
    ولی امتحان تاریخ عالی بود :)))
    گویم که:
    یه طو هستم به  تو چه :|
    منم مونده مرحله داغونیم هنو:)))
    فردا امتحان چیه؟
    چیزه بنویس جز بیس هانیه اس دیگه...
    بعد 3 جز مونده یکی شو من دوتاشم خودت بخونی تمومه -__-
    گویم که:
    میگم میخوای رمزو بدم بهت تو بیا اداره کن وبو :|
    اسمارتیز چی چی هه؟؟؟!
    گویم که:
    کوچیکن رنگارنگ بعد خرچ و خرچ میخوری خیلی خوشمزه است
    الان بهت بگم من یه عالمه اسمارتیز دارم از یه ماه پیش؟!!!! میخوام تو شیرینیام به کار ببرم :))
    البته تا حالا قسمت نشده!
    گویم که:
    بده من خوشبختشون کنم : دی
    :/
    گویم که:
    هان چیه باز چیکا ر کردی؟ باور کن راست میگه
    برا چی باید باور کنم؟ :/
    اصن چرا خودت نیستی؟ :/
    گویم که:
    :|
    نمیخوام :/
    بغلمم نکردی قهرم :/
    گویم که:
    چی رو نمیخوای .... ای بابا توضیح میدم خب:|
    دختر به این گندگی رو من چطوری بغل کنم:|
    تا دیروز که بغل میکردی مشکل نبود :/
    حداقل بگو چجور آدمیه :/
    خدا ازت نگذره :/
    گویم که:
    یه روزه خپل شدی:)))

    فردام پنج شنبس امتحان ندارم محض اطلاع :/
    گویم که:
    یادم نبود :))))

    نخند :/
    به من چه گه یادت نبود؟ :/
    ی عالمه فحش از طرف من به خودت بده :/
    گویم که:
    چرا خب مگه چیکار کردم ؟:|
    خو قبلش به آدم آمادگی میدن :/

    گویم که:
    :|
    دیر گفتی -_______-
    گویم که:
    :|
    هوم؟
    گویم که:
    هوم به جمالت

    پاستیل بود بیشتر درکت می کردم:دی
    گویم که:
    چون اسمارتیزه بس تفاهم نداریم طلاقت میدم:/
    کی چجور ادمیه ؟؟
    هاع ؟؟
    واقعا که من باید اینجوری متوجه بشم 
    من که نمیام :/😈
    گویم که:
    هاع????
    با منی?
    به جا اینکه بیا ی رویا رو بذاری لا منگنه 
    نظرا رو تابید کن : /
    البت دوباره میگم من که نمیام :/
    گویم که:
    خدایا ملتم وب دارن منم وب دارم :((
    بیابون کدوم وره من از دست تو رویا سر بزارم تو بیابون/:
    بیابون طرف خونه ما و هانیه شون نیس -___-
    مستقیم میری سر چهار راه دست چپ -___-
    گویم که:
    رویا گم شو بخواب /:
    من خودم راه بیابونو پیدا میکنم...خودممم غرق میکنم توش با خیال راحت بخواب/:
    اره با تو ام رویا گفت حداقل بگو چجور ادمیه ؟
    بعد هی تو میگفتی توضیح میدم
    بعد اون گفت من اینجور باید میفهمیدم 
    اصن من به رویا کار ندارم یعنی من اینجور باید خبر دار میشدم 
    من که نمیام اصرا نکن :/
    گویم که:
    :))))))
    رویا قاطی کرده بود البته یکم شوخی کردم باهش اونم جدی گرفت:دی
    حالا مام تو رو همچین نمیبریم ها:/
    باعش شب‌ بخیر زهرا جونم :))
    گویم که:
    شب بخیر دهن لق/:
    بعد مطالعات انجام شده فهمیدم الازرق ینی آبی 😳
    گویم که:
    تو الان از صبح پا شدی که درس بخونی یا اینجا بیای فضولی؟
    الان ظهره خواهرم محض اطلاع :دی
    گویم که:
    بله شب بخیراتو به چنگیز میگی ظهرا هم یادی از ما میکنی:|
    رجوع شود به 3 کامنت بالا تر که شب بخیر گفتم :/
    گویم که:
    آن هم به چنگیز گفتی اومدی گفتی .... فک نکن نمیدونم هی به هانیه شب بخیر میگی:|
    تو شبا نیستی :/
    اگه باشی کامنت تایید نمیکنی :/
    بعد صب تایید میکنی میگی صب توام بخیر :/
    بعد منم ضایه شم :/
    اصن خوب کاری میکنم :/
    گویم که:
    /:
    : /
    گویم که:
    هان؟:|
    شب بخیر آبجیه حسودم ^__^
    گویم که:
    صبح بخیر آبجی زشتم :))))

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">