دلツ

دلツ

اینجا زمین است رسم آدم هایش عجیب است!
اینجا گم که مى شوى
به جاى اینکه دنبالت بگردند فراموشت مى کنند.
:)

لوگوي وبلاگ دل

ساعت 2 نصف شب وقتی وارد اتاق دکتر شیفت شب شدیم داشتم از بی خوابی میمردم ( همیشه خدا خوابم نمیاد اون روز که چه عرض کنم  )... وقتی با چشمای خواب آلود چششمان به جمال دکتر روشن شد خوابه پرید که هیچی نزدیک بود همچین بزنم زیر خنده که بگن یکی بیاد منو از اتاق جمع کنه :|.... فقط مونده بودم صداش کنم آقای دکتر یا خانوم دکتر .... خواستم صداش بزنم خانوم دکتر که تن صداش نزاشت ... خواستم صداش بزنم آقای دکتر که طرز حرف زدن و  ابروهای قیچی زده و مرتب شده و صورتی که ....بگذریم(شما به صورت دکتر این مملکت چیکار داری؟!) :|
فقط در اون لحظه تنها مشکل من این بود خانوم  دکتر صداش کنم یا آقای دکتر:|

+ بدانید و آگاه باشید که معاینه یعنی فقط و فقط پرسیدن این جمله "مطمئنی قبلا همچین مشکلی نداشتی؟" :|
  • asra ツ..

نظرات  (۴)

^_________^
از این اتفاقا تا دلت بخواد افتاده 
من بودم میخندیدم :دی
و یه چیز کاملا بی ربط به پست اما با ربط به دکترهای شاخ:
 حدودا 5 سال پیش به خاطر مشکلات قلبی رفتم دکتر زیاد هم سنی نداشتم اون موقع،دکتره خیلی ملیح بهم گفت نمیخوای ابروهاتو برداری؟!
:|
گویم که:
وا به دکتر چه ربطی داره این چیزا ؟O_o
چه میدونم :/
دکترش خیلی شاخ بود :/
گویم که:
من بودم میزدم تو چشش:))
پیش پیش پیش -___-
  • زینـب خــآنم
  • از ی سری افراد ، ی سری کارا واقعا زشته ، ینی اگ ی پسر 20 ساله بیکار همچین تیپی ُ بزنه خیلی جای تعجب ُ تاسف نـداره ، تا ی ب اصطلاح دکتر !

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">