وقتی گفتم حوصله ندارم ...گفت شکر
تنها کاری که تونستم بکنم این بود که به زور سکوت کردمو جلو اشکامو گرفتم ... نه به خاطر این که نخواستم حرفی بزنم نه ،شاید به خاطر صدای خسته اش شاید عه بی خیال بابا
... اینجور مواقع باید برین بالای سر قبرتون و های های برای خودتون گریه کنین .
+ از درد سخن گفتن و از درد شنیدن با مردم بی درد ندانی که چه دردیست ... اما یادش رفته شاعر بگه که درد داریم تا درد