تو
لیوان آبت را با خیال راحت می نوشی
من
حسودی می کنم به لبه ی لیوان
که لب های تو به آن می خورد
لیوان
به چشم های من، که به تو خیره شده
و گلدانِ روی میز، به من و لیوان!
تو
لیوان آبت را با خیال راحت می خوری
و همه چیز از تو آب می خورد!
"محسن حسینخانی"
تو
لیوان آبت را با خیال راحت می نوشی
من
حسودی می کنم به لبه ی لیوان
که لب های تو به آن می خورد
لیوان
به چشم های من، که به تو خیره شده
و گلدانِ روی میز، به من و لیوان!
تو
لیوان آبت را با خیال راحت می خوری
و همه چیز از تو آب می خورد!
"محسن حسینخانی"