تمام مسیر رو داشتم به آرزوهام فکر میکردم ولی اگه انصاف رو در نظر بگیریم آرزوهایی آن چنانی ندارم که نشه بهشون رسید و برآورده نشن ... از این آرزوهایی که باید چندین و چندین نفر دست به دست هم بدن تا یکی بر آورده شود یا میلیون ها پول بخواد برای برآورده شدن ...نه آرزوهایی که خیلی ساده است شاید برای خیلی ها حتی مهم هم نباشه چه برسه به آرزو ... اما برای من شدن آرزو ...اگر بخوام بگم اینه که بادوچرخه برم کوه... با دوچرخه برم چند تا از این شهر های باحال ... یا چند تا از این کوه ها رو مد نظر دارم که برم اما چون کسی نیست یاری کنه نمیشه و قالب آرزو به خودش گرفته... ته ته آرزوهام که خیلی سخته شاید برای بعضی ها ... سفر به چند شهر خارجی که توی ذهنمه و الی غیر .(داخل پارنتز تاکید کنم که دلم میخواد یه روز برم پرورشگاه و یه دختری رو که موهای مشکیشو خرگوشی بافته و جلوی موهاش چتریه بغل کنم بگم دلت میخواد من غر غرو مامانت بشم ؟ و یه جوری بخنده که قندتوی دلم آب بشه و هر روز با همون دختر مو مشکیم که یه لباس طوری با یه دامن قرمز خال خالی و با کفشای اسپورت بندی که هر روز من براش ببندمشون بریم پارک هی قر بده قند تو دل مامانش آب بشه ... یعنی عشقه عشق ^_^)
آرزوهای شما چی دست یافتنیه؟
+ امیدوارم یه روز به آرزوهام برسم .