رفتم درست در گوشه ای از پارک نشستم که کامل به همه جای پارک اشراف داشته باشم البته قبلش از بوفه دم در پارک یه پفک با طعم کچاب خریدم ... در حال خوردن پفک و لذت بردن از طعمش بودم که چند عدد خانوم محترم بساطشان رو درست در جلو صندلی بنده پهن کردن و بنده به خودم زحمتی ندادم که بروم جایی دیگر چون حق تقدم با بنده بود که آنها شروع با جایی خوردن نمودند و یکی از افراد حاظر شروع کرد به سخنرانی و حرف از حجاب زدن ... که فرمودند نه مثل کسانی باشید که مانتو کوتاه و شلوار تنگ میپوشند و موهایشان از کجا تا کجا بیرون است و نه مثل کسانی که چادر سر میکنند و روسری گره میزنند ... خلاصه فرمود مثل کسانی باشید که مثل من حجابشان را رعایت می کنند و موهایشان بیرون نیست و یک مانتوی معمولی می پوشند که بدن نما نیست (حیف نمی تونم کلمه ای رو که به کار برد رو اینجا به کار ببر شما همون بدن نما رو بپذیرید:| )خلاصه بعد از سخنرانی مفصلش در این باره شروع کرد به نظر سنجی که آخر سر رو کرد به بنده گفت نظر تو چیه ؟!!... که بنده در اون زمان پفکام تموم شده بود انگشتامو که پفکی شده بودن لیس زدم و تو چششا زل زدم و گفتم که لیس زدن انگشتای پفکی از خود خوردن پفک باحال تره:)))