دیشب بعد این که تایپ کردم که چیکار کنیم وقتی برنجمون خشک میشه نشستم فکر کردم دیدم نه کلا تا حالا نشده من غذا رو بپزم و به روش نگا کنم یا دست بزنم بگم اره خودشه این پخته :| هر بار که گند میزدم تو آشپزی یه راه هم بعدش ابداع میکردم که اون گند زدن رو بعدش جمع و جور کنم:| حتی شیرینی هم که میپزم مثل بقیه نگا به قیافه اش نمیکنم نظر بدم وای این چه خوب شده از کوچه پس کوچه میزنم میرم که یه وقت گندی نزنم :| اصلا چه انتظاری دارین از کسی که کته درست کردن رو از باباش یاد گرفته !!!:|
و اولین قورمه سبزیش رو بدون روغن درست کرده و سر سفره گفتن چرا این طوریه یه بار مرورو کرد که چیا ریخته چیا نریخته بعد خونسرد گفته عه روغن یادم رفته بریزم اشکالی نداره بخورین طوری نمیشه:|
وای خیلی با حال بود
آخه خیلی تابلوئه روخن فراموش کنین
:))