بسه دیگه این قهر

بعد کلی لج بازی و کل کل با پدر جان رسیدیم به شهر مورد نظر که پدر جان تصمیم گرفت نون سبوس داره بخره از این به بعد تا برای صبحونه نون سبوس دار بخورم:|

+ از این به بعد برات نون سبوس دار میخرم به جا نون روغنی

_ نخیر نمیخوام من نون روغنی میخوام

+ مگه دست توعه ؟ برا نون روغنی ،روغن نباتی استفاده میکنن کلی ضرر داره برات

_ نمیخوام من نون روغنی میخوام ... اصلا من میخوام بمیرم بس بهتره نون روغنی بخورم بمیرم

+ مگه فقط برا خودتی که چرت و پرت حرف میزنی

_ جون خودمه میخوام بمیرم ... مگه برا مردنم اجازه میگیرن

+ میدونی اونی که خودکشی میکنه اگه زنده بشه براش کلی زندان هست؟

_:|

+ یعنی دارم فکر میکنم بابا جان یادش رفته که دیگه من بچه نیستم:|

دست به دست بدین برسه به دست بعضی مامانا

من اینجا از همه مادر های محترم خواهش میکنم به اصل موضوع واقف باشن که شیشه شیر فقط و فقط برای اینه که توش شیر بریزن و بچه شون کوفت کنه نه این که سوپ رو بریزن داخل شیشه شیر و با همه مخلفاتش و بچه آب سوپ رو بخوره بقیه مخلفاتش بمونه توی شیشه ...حداقل این کار بسیار چندش آور رو توی خونه هاتون انجام بدین ...ممکنه یه نفر مزاجش خوب نباشه و با دیدن این صحنه حالش بهم بخوره .

عنوان بی عنوان عه

تقریبا نیم ساعت نشسته بودم که نوبت من شد و رفتم به باجه شماره یک که یه خانم هم همزمان با من اومد و نشست روی صندلی روبه روی باجه ...بی توجه بهش به کارمند بانک کارت رو دادم که عوض کنه دادم و کارمنده رو به اون خانمه گفت شما برین بشینین روی صندلی های انتظار به موقع صداتون میکنم ... خانمه گفت من که کارم طول نمیکشه کارم خیلی کمه ... گفتم ببخشید شما نوبت گرفتین ؟ ...برگشت گفت نه نوبت لازم نیس کارم خیلی کمه ... گفتم مگه کارتون چیه ؟همه اینایی که میان اینجا کارشون کمه نیومدن که برا نهار بمونن ... گفت میخوام از حسابم پول بگیرم :|

+یعنی میگین من الکی نوبت گرفته بودم:|

از همه عالم خوردیم بودیم اما ...

یعنی من از عالم و آدم خورده بودم که فقط یه بچه دو ساله مونده بود که از اونم یه کتک مفصل امروز نوش جان کردم :|

روی صندلی نشسته بودم هی زد رو دستم ...هی زد رو دستم ...هی زد :(

آخر سر مامان محترمش به صدا در اومد گفت نکن مامان :|

که بچه حرفشو خیلی گوش داد و کلاهشو از سرش برداشتو محکم کوبوند رو دستم که آخر سر هم دستمو چنگ زد و زخمی کرد بعد گازش گرفت:|

حیف که گریبه بود وگرنه همچین یه چک میزدم تو گوشش که دیگه همچین کاری رو نکنه :|

+ خشن نیستم به نظرم ادب بچه مهم تر از خودشه:|

سوال جا مانده از پست قبل

از مینی سوال قبلی یکی گوشه جا افتاده و اونم این که
شما هندونه رو با قاشق میخورین آیا؟ یعنی واقعا هندونه رو با قاشق میخورن؟:|

یک عدد مینی سوال

اگر بخوایین یه روز گل هندونتون رو به طور خیلی افتخاری تقدیم کنین به کی تقدیم میکنین؟؟

+نخند جواب بده سواله خب:|

زن ها

پرویز پرستویی در صفحه اینستاگرام خود چنین نوشت:

چند وقت پیش در یک مهمانی، یکی از مهمانها پس از اتمام مکالمه تلفنی جنجالی که با همسرش داشت با چشمان خشمگینی رو به جمعیت گفت:
این زن من عقل نداره...
من هم نه گذاشتم و نه برداشتم و بهش گفتم:
اگه عقل داشت که زن تو نمی شد.
بحث بی عقل بودن زن ها، بحث بسیار تامل برانگیزی است.

به عقیده من:
زن اگر عقل داشت باردار نمی شد و نه ماه فرزندی را با خود حمل نمی کرد.
او با این کار زیبایی اندام و چهره اش را زیر سوال می برد.
بعد از آن با شیر دادن به فرزندش، شیره جان خود را بطور رایگان به آنها می دهد.
زن اگر عقل داشت آشپزی نمی کرد،
هم وقت خودش را برای پختن غذا هدر نمی داد و هم بوی خوش عطرش را با بوی غذا تعویض نمی کرد.
زن اگر عقل داشت خود را قربانی رشد همسر و فرزندانش نمی کرد.
مشخص است که زن ها عقل ندارند.
اگر عقل داشتند که دنیا بهم می ریخت.
زن ها عشق دارند.
زن ها محبت دارند.
زن ها لطافت دارند.
به نظر من زن ها عقل که ندارند هیچ، آنها آدم هم نیستند،
زن ها فرشته اند.

+ در جواب همه این حرف ها باید گفت کیه که قدر بدونه ؟!

+ اگر عقل داشت ... بگذریم

واقعا چرا؟!

چرا همه چی این همه قاطی پاتی شده؟ وقتایی که باید بخوابیم خوابمون نمیادکه نمیاد هی چنگ میزنی به خوابه میگه عمرا اگه بیام ... الانم که باید خوابمون نیاد که میگه ایلا و بیلا باید پاشی بری بخوابی من حالیم نمیشه :|

+ اما من میتونم... هر چند در یک حالت کسل باری نشستم اما باید کارامو بکنم :(

+ اینو یادم رفت بگم چرا وقتی آدم خوابش میاد چشماش میسوزه؟یکی نیس بگه به تو چه:|

یک عدد مینی سوال

جمعه ها چیکار میکنین که حوصلتون سر نمیره ؟ و یه دستتون رو به صورتتون ستون نمیکنین و کیف جمعه بودن رو میکنین؟

رمز داده نمیشود

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید