از ساعت ۱۰:۳۰تا ۱۳:۳۰جراحی طول کشید تا این که دکتر داشت دهنمو بخیه میزد خنده ام گرفته بود دستشو کشید و گفت چی شده ؟!عوض این که گریه ات بگیره چرا خنده ات گرفته!؟؟؟!! ...گفتم نخو میکشین قلقلکم میاد :/دکتر یه نگاه عاقل اندر سفیهی انداخت و گفت کلا تو برعکسیا:/ خلاصه ۱۰ تا بخیه خشگل رو که زد و بعد دو ساعت که تموم شد برگشت گفت خوبی؟!این خوب گفتن همانا و از خود بی خود شدن همانا:/فقط اینو فهمیدم که خانوم دکتر محترم دستامو گرفته و تکونم میداد و هی میگف باهام حرف بزن تو چت شد؟!:/اینو گفتن همانا و گریه کردن من همانا :/هر چی فکر میکنم دلیل گریه ام رو نمیدونم :/ از پشت این تریبون اعلام میکنم که میگن دندون پزشکا اخلاق خوبی ندارن و وقت براشون مهمه و به حرفت گوش نمیدن باید بگم منم در این عقیده بودم ولی با این رفتار های چند وقته این دکتر نظرم عوض شد:/
+همه اش بهم میگن کلا برعکسه کارام😑
+دیدین یه نفر فشارش افتاد توی اب قند نمک نریزین بدین بهش 😒