مهمانان گرامی زودتر بیاین پلیز:/
نصف شب انگار میخوان بیان:/
رویا لباساتو بپوش سینیم بردار بیا:/
مهمانان گرامی زودتر بیاین پلیز:/
نصف شب انگار میخوان بیان:/
رویا لباساتو بپوش سینیم بردار بیا:/
هر بار که میومدم وب حداقل یکی از چند نفری که همیشه به وب هاشون سر میزدم و سر به سررشون میزاشتم حداقل یه پیامی میزاشتن که نیستی؟ ... نمیای؟ .. حتی با یه کلمه "سلام"... اگه بخوام بگم یکی از اینا میشه آبو ...میشه فاطمه (مهر بانوی من، که بازم گلی به مرامش که امانتی های منو هر از گاهی نشون میده و حالی میپرسه)... میشه گندمی سمنو به دست ... میشه پسر خط خطی... میشه هانیه(حالت رو از رویا چند باری پرسیدم) ... میشه !!؟..دیگه یادم نمیاد کیا بودن !!...یعنی نمیخوام یادم بیاد ... " فاطمه دوست من یادته بهت گفتم نیازی به حذف نیست ؟!! بعد یه مدت فراموش میشی طوری که انگار بیان تو رو به خودش ندیده :)
+ از این که رویا و بق بقو رو دارم که بدون این که بخوام شدیم خواهرو رفیق هم ... یه روز نباشم میپرسن کجایی ؟!.... خوشحالم کسایی رو دارم که از هزار تا دوست دنیای واقعی (برای منی که !!! بگذریم )برام عزیز ترن و نمیزارن برم تو لاک خودم .... خوشحالم که مهر بانوم رو دارم ^_^
+ بیشتر از همه خوشحالم که یک آشنای دور و نزدیکی دارم که !!!....که بقیه اش بماند نای سخن نیست :)
نمیدونم بعضیا درس میخونن که چی بشه ؟دکتر میشن که چی بشه ؟ یعنی فقط سطح علمی شون رو بالا میبرن ؟ یعنی خبری از بالا بردن شعور و فهم نیست؟ یعنی فقط دکترا میگیرن یا پزشکی میخونن یا مهندسی یا هر کوفت و زهرمار دیگه که همه جلوشن احترام و تعظیم کنن ؟!! اما قد یه خر که نه، به خر توهین میشه ... قد مغز یه کرم خاکی هم شعور نداره اگه به کرم خاکی عزیز توهین نشه ... ولی از اون جایی که برای من مدرک طرف مقابلم اصلا مهم نیست برای من مهم شعور حرف زدنشه ... شعور این که بدونه با یه مسن تر از خودش چطور حرف بزنه و هزار تا شعور دیگه که حسش نیس بنویسم و بگم ... اما باید به یه همچین آدمایی بگم که شاید بنازی به مدرکت و حرفه ات اما من خودت و با کاه گل قاطی میکنم و میزنم به دیوار طویله خونه مش رجب اینا
+ جدا اعصاب این جور ادما رو ندارم صبر منم یه حدی داره وای به این که پاش رو بیشتر از حدش بزاره با یه حرفم خط میزنم به همه سال هایی که نشسته و درس خونده زیر چراغ بیشعوریش
+ چیکار میکنی؟
_هیچی حوصله ندارم :(
+ چرا ؟
_نمیدونم
+پاشو رو پایان نامه ات کار کن فرا میگی "وای استرس دارم"!!!
+:|
+ باید یه کلمه دیگه جای گزینش کنم:))))
نمی دونم واقعا تو این شرایط گیر کردین یا نه؟
مثلا دلتون نمیخواد حرف بزنین اونم وقتی به یه شخصی که مد نظرتونه میرسین و اونم اصلا ول کن نباشه و هی بگه هی بگه هی بپرسه و یه حرف رو هر بار بهتون میرسه میگه یعنی آدم دلش میخواد کلشو از وسط نصف کنه :|.... من که وقتی نگاش میکنم به معنی گوش دادن به حرفاش نیس به معنی اینه که دارم تو ذهنم تصور میکنم که چطوری میشه زد تا حرف نزنه:|