شخصی خانه ای برای کرایه گرفته بود... چوب های خانه بسیار صدا می کرد ...
به خداوند خانه از بهر مرمت آن سخن بگشاد.
پاسخ داد که چوب های سقف ذکر خداوند می کنند .
گفت: نیک است اما میترسم که این ذکر منجر به سجده شود!
+ عبید زاکانی:|
شخصی خانه ای برای کرایه گرفته بود... چوب های خانه بسیار صدا می کرد ...
به خداوند خانه از بهر مرمت آن سخن بگشاد.
پاسخ داد که چوب های سقف ذکر خداوند می کنند .
گفت: نیک است اما میترسم که این ذکر منجر به سجده شود!
+ عبید زاکانی:|
ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮدم؟
ﻫﻤﻪ رﻧﮕﻲ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻣﻲ آﻳﺪ
و وﻗﺘﻲ ﻣﻲ روی
دﻧﻴﺎی ﻣﻦ
ﺳﺮاﺳﺮ بی رﻧﮓﻣﻲﺷﻮد؟
+عباس معروفی
+ نمک نزن خوبه نمکش
_ نه کمه اصلا نمک نداره این :|
+ من میگم خوبه حداقل کم بزن شور میشه برات ضرر داره ها
_ نه بابا تو هم این به این بی نمکی ... تو کاریت نباشه شور بشه خودم میخورم
( و بعد از نمک زدن و یک قاشق خوردن)
+ خب چرا نمیخوری؟! بخور دیگه ...چرا نگا میکنی؟
_ آخه زیادی خوب شد :|
+:|
تو بعد از کشف الکل،
شاعرانه ترین کشف بشری
من از سرودن تو
مست می شوم...!
امروز که رفتم جهاد کشاورزی و وارد اتاق کاربری اراضی شدم و گفتم آقا ببخشید نقشه توپوگرافی رو میخواستم با مقیاس 1/50000.... نه تنها که گفت نداریم و بلکه گفت اصلا به چه دردی میخوره ؟؟کی گفته بیای از این جا بگیری؟؟و من از این حرفش که نقشه رو ندارن داشتم از تعجب ایست قلبی میکردم که یعنی چی ندارم؟... مگه میشه نداشته باشن ؟ یعنی اینا با چی کار میکنن؟ .... که مرده گفت میخواهی برو اتاق آقای فلانی شاید بتونه راهنماییت کنه ... که من نگذاشتم و نه برداشتم و گفتم گور بابای تو آقای فلانی که معلوم نیست بدون نقشه چه گندی دارید میزنید:|
از آنجایی که در یک جایی نشسته و دستمان را ستونی بر چانه مان قرار داده بودیم و منتظر بودیم ...یک عدد پیر مرد با پسر میانسالش داشت حرف میزد و از دندان هایش گله میکرد البته ناگفته نماند که این پیر مرد 85 سال داشت :|
پیره مرده : نمیدونم چرا دندونام همش دارن اذیتم میکنن ؟!
پسر : دکتر بردی؟
پیر مرده : آره بردم میگن دیگه مشکل از فکه مثل سابق نیس
پسر : خب میتونی آبگوشت بخوری؟
پیر مرده : آره همه چی میخورم اما تو دهنم لق میزنن هی تکون میخورن
پسر : خب میخوای ببر دندوناتو از دم بکارن [با حالت مسخره]
پیر مرده : هزینش چقدره؟
پسر: حدودا فک کنم 20 میلیون بشه
پیر مرده : باشه فردا میبرم ببینم چی میگن
+ دیگه من حرفی ندارم :|
سنجاق سرم چیزی از عشق نمی داند
فقط همین را می داند
چگونه وقتی تو می آیی
زیبا ترم کند
از اونجایی که تو ایران زندگی میکنیم وقتی میری دکتر پول ویزیتش سر به فلک میکشه و تا ته جیباتو نچلونن دست بردار نیستن اما وقتی نوبت به ویزیت دکتر میرسه سه نفرو باهم راهی اتاق معاینه دکتر میکنن:|....آونم به خاطر این که به مریضا احترام میزارن :|
خلاصه ما که راهی اتاق معاینه شدیم همراه ما هم یک پیر مرد را هم راهی اتاق معاینه نموند از آنجایی که من دلی بسیار رئوف دارم اصلا من همچین آدم خوبیم (مثلا خواستم آخرین نفر باشم )گفتم پدر جان شما بشین تا معاینه شوی:|.... این پدرجان پیر هم از آن حرف گوش کن ها بود :| و نشست و درد هایش را ردیف کرد :|
دکتر: پدرجان چی شده؟ کجاتون درد میکنه؟
پیر مرده: آقای دکتر نگو که خیلی درد دارم هر چی به بچه هام گفتم منو بیارن دکتر نیاوردن که نیاوردن آخر سر خودم اومدم
دکتر:لابد کار داشتن بچه هات:)... حالا کجات درد میکنه پدرجان؟
پیر مرد : آقای دکتر پام خیلی درد میکنه نمی تونم حتی یک کیلومتر راه برم.
دکتر: O_o
من: O_o
پیره مرده : :|
تو عطر کدام خوشبوترین گل جهانی؟
که هر کجا که می نویسمت
شکوفه میدهی؟
"کامران رسول زاده"